

توضیحات
در این شهر هیچ چیز مشخص و عیان نیست. تعدادی مافیای شرور به دل شهر نفوذ کرده اند؛ هر شب بیدار می شوند و یک نفر از شهروندان را می کشند تا به سلطنتشان ادامه دهند. شهروندان باید با گفتگو و به چالش کشیدن دیگران، مافیای حیله گر را پیدا کرده و با رأی گیری از شهر بیرون کنند.
برتری مافیا به این است که همدیگر را می شناسند. آنها به اتفاق هم شبها بیدار شده و برای شهر تصمیم می گیرند. برای اینکه چه کسی کشته شود و چه کسی نه. حتی اینکه در روز بعد به چه کسی می خواهند رأی بدهند تا از شهر بیرونش کنند. آنها یک دکتر بین خود دارند که اگر تک تیرانداز شهر یکی از آنها را کشت نجاتش دهند.
درست است که شهروندان چشم بسته و بی قدرت هستند اما در این بین یاران قدرتمندی دارند که می توانند به آنها کمک کنند. پزشک می تواند هر شب جان یکی از انها را نجات داده، کارآگاه می تواند به دنبال ردپای یکی از مافیاها بگردد و تک تیزانداز می تواند یکی از مافیا ها را بکشد.
تیم ها
تیم شهر از اعضای زیر تشکیل شده:
شهروندان ساده که قدرتی ندارند، شبها بیدار نشده و فقط حق رای دارند
پزشک شهر که هر شب بیدار شده و یک نفر را نجات می دهد
کارآگاه که هرشب بیدار شده و نقش یک نفر را از خدا می پرسد
تک تیرانداز که یک شب می تواند یکی از مافیاها را مورد هدف قرار دهد. اگر درست بزند مافیا از بازی خارج می شود و اگر اشتباه بزند خودش از بازی خارج می شود
زره پوش که یک شب با تیر کشته نمی شود و یک روز با رأی گیری بیرون نمی رود
شهردار شهر که حق دارد رأی گیری را باطل اعلام کند
تیم مافیا از اعضای زیر تشکیل شده:
مافیای ساده که حق کشتن شهروندان را دارند
مافیای دکتر که می تواند جان یکی از مافیا ها را نجات دهد
مذاکره کننده که پس از کشته شدن یکی از یارانش می تواند با یکی از شهروندها مذاکره کند و او را به تیم مافیا اضافه کند.
پدرخوانده که با تیر تک تیرانداز کشته نمی شود و استعلام او از سمت خدا همیشه منفی است
علاوه بر مافیا و شهروندان، افراد دیگری هم در شهر حضور دارند
قاتل -ارتش یکنفره- که توسط مافیا کشته نمی شود و همه افراد را می کشد. فقط با رأی گیری خارج می شود.
هیپنوتیزور که افراد دلخواهش را هیپنوتیزم کرده و در جسم آنها هر کاری بخواهد می کند
مین گذار که هرشب در خانه یک نفر بمب کار گذاشته و می تواند روز بعد منفجرش کند
مازوخیسم -انتحاری- جامعه گریزی است که با همه دشمن است. اگر با رأی گیری بیرون برود برنده می شود و بازی تمام است.